نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دکترای مدیریت رفتار سازمانی از موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
چکیده
تازه های تحقیق
در یک نگاه کلی، شهر یزد قبل از انقلاب در برخی از شاخصها خوب بروز و ظهور داشته، اما در برخی دیگر از شاخصها دچار ضعف و نارساییهایی بوده است؛ مثلاً در شاخصهای ریشهای و مبنایی رشد یزد مطلوب بوده است و یا در شاخصهای مرتبط با ارزشها و یا ساقهای مثل نرخ ازدواج رشد مطلوبی داشته و آمار طلاق نیز در پائینترین سطح خود قرار داشته است، امّا در زمینه نرخ امید زندگی با رشد منفی همراه بوده است. مردم یزد همواره سختکوش و پرکار بوده و تا جایی که توانستهاند قناعت را در زندگی خود به عنوان یک ارزش حفظ کرده و در برابر ناملایمات و مشکلات اقلیمی با صبر و بردباری رفتار کردهاند. توجه این مردم، به رسانهها، سینما و تئاتر در آن دوران ضعیف بوده و اقبال چندانی به این امور نداشتهاند که علت اصلی را میتوان در مغایرت داشتن مفاهیم و محتوای آنها با ارزشها و فرهنگ اصیل اسلامی دانست. در مورد اقبال مردم یزد خصوصاً جوانان نسبت به دانش و مراکز آموزش عالی، گرچه ابتدا منفی بوده، ولی به مرور زمان با اقبال خوبی مواجه شده است.
با توجّه به اینکه شهر یزد، یک شهر جهانی، توریستی و مهد ادیان و مذاهبی همچون اسلام و زرتشت است، از این جهت یکی از محوریترین مباحث آن، ایجاد پیوست فرهنگی هوشمندانه، توأم با حفظ بافت سنتی، تاریخی و اسلامی شهر یزد است. همچنین در پیشرفت شهر یزد باید به حوزههای آموزشی، فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و مذهبی توجه بیشتری شود؛ زیرا تعالی شهر، محصول کار تربیتی، بصیرتی و معرفتی در حوزه فرهنگی و آموزشی است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The main purpose of this study is to study the socio-cultural indicators, especially the religious and moral indicators of Yazd province in the period before and after the revolution. With regard to this goal, the researcher decided to research in this field of knowledge by referring and filing related sources and using the opinions of experts and elites in the cultural field of Yazd.
The method of this research, according to its goals and questions, is descriptive-analytical and qualitative, which will be done by studying documents, documents, statistical data. The pattern of cultural features of Yazd city is drawn in the form of a tree that has roots, main stems and leaves. The root of this tree includes components such as religion, literature and artistic taste, and the elders and scholars of this city. The stems of this tree are conventional values that are in line with the policies, philosophy, symbols and basic concepts of the cultural evolution of Yazd. The leaves and branches of the tree, which are visible symbols and external manifestations of culture, include the behaviors, tendencies and attributes of the people of Yazd.
کلیدواژهها [English]
در زمانهای گذشته، جوامع بشری در شرایطی به سر میبردند که بزرگترین دغدغه آنها غلبه بر محیط بود. با رشد جمعیت و پیچیدهتر شدن ارتباطات انسانی، به مرور مشکلات اجتماعی در سطوح مختلف خودنمایی کرده و خبر از احتمال ظهور بحرانهای اجتماعی و فرهنگی داد. تدریجی و نامحسوس بودن تحوّلات فرهنگی باعث میشود تا جریانات فرهنگی در جامعه هدف (شهر یزد)، از دید مسئولان و حتّی صاحبنظران پنهان بماند، امّا به کارگیری شاخصهای دقیق از این امر جلوگیری میکند.
با توجه به مطالب فوق، در این تحقیق سعی بر این است تا به دو سؤال زیر پاسخ داده شود:
تغییرات شاخصهای فرهنگی یزد در دوران قبل و بعد از انقلاب چگونه است؟
الگوی شاخصهای فرهنگی شهر یزد کدام است؟
حال، اگر فرهنگ را برآیند باورها، ارزشها و الگوهای رفتاری بدانیم که بر کالبد و روح جامعه حاکم گردیده است، آنگاه، فرهنگ پایه و اساس جوامع را شکل میدهد و رفتار افراد در سایر ساحتها بر فرهنگ مبتنی است؛ از اینجاست که در تمثیل درخت پیشرفت جوامع، ریشه این درخت همان باورهای فرهنگی است. همچنین، جهانیشدن بحثی چندبعدی است و بر این باور است که محیط جدیدی در سطح جهانی به وجود آمده است و همه اجزاء و اعضای نظام بینالملل متأثّر از این محیط است. در واقع مهمترین مسئلهای که در مواجهه با این فرآیند مطرح میشود، تأثیر جهانی شدن بر هویتهای اجتماعی و فرهنگی افراد است. در نتیجه باید بررسی کرد که در این پارادایم، این تأثیر مثبت است یا منفی و چگونه میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟
یزد امروزه به عنوان بزرگترین شهر خشتی جهان و یکی از مهمترین شهرهای تاریخی جهان شناخته میشود. گرچه این شهر و مردم آن را به عنوان مردمی دیندار و
علاقهمند به اسلام و اهل بیت علیهمالسّلام میشناسند و آن را شهر مساجد و گلدستههای متعدّد مینامند و به حق همین است، ولی در بافت این شهر یکی از مظاهر زندگی مسالمتآمیز مسلمانان و اقلیتهای دینی به چشم میخورد که سالهای مدیدی بدون کمترین مشکل در کنار هم زندگی میکنند؛ لذا از این زاویه مطالعه مردمشناسی و پژوهشهای فرهنگی در یزد از امتیاز خاصی برخوردار است.
نتیجه بررسی پیشینه تحقیق در زمینه شاخصهای فرهنگی این است که هر چند درباره ماهیت فرهنگ، اهمّیت آن، مبانی، ابعاد، شاخصها، چالشها، الزامات و مؤلّفههای آن پژوهشهایی انجامشده، امّا پژوهش در زمینۀ شاخصهای فرهنگی شهر یزد از ابعاد مختلف تاریخی و فرهنگی مهم و مورد توجه است؛ ازاینرو، با توجّه به اهمیت بحث، محقق بر آن شد تا از طریق مراجعه و فیشبرداری از منابع مرتبط و بهرهگیری از آراء صاحبنظران و نخبگان عرصه فرهنگی شهر یزد به تحقیق در این حوزه دانشی بپردازد.
روش تحقیق پایه هر علمی روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روششناختی مبتنی است که در آن علم به کار میرود. ممکن است از «روش تحقیق» معانی متمایزی استنباط شود. در اینجا منظور از روش تحقیق یک فرآیند نظاممند برای یافتن پاسخ یک پرسش یا راه حل یک مسئله است (خاکی، 1396: 47). روشهای تحقیق را با معیارهای مختلفی دستهبندی میکنند که در ادامه به دو معیار مهم، اشاره میشود:
بر مبنای هدف
با توجه به اینکه هدف تحقیق حاضر بررسی شاخصهای فرهنگی شهر یزد در دوران قبل و بعد از انقلاب است، در نتیجه این تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی است.
تحقیقات کاربری، تحقیقاتی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار میگیرد. در این تحقیقات بر روی یافتن راهحل مسائل فوری با ماهیت عملی متمرکز میشود.
بر مبنای ماهیت و روش
محقق در این تحقیق، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده کرده است:
الف) توصیفی:
هدف محقّق از انجام این نوع پژوهش، توصیف عینی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا یک موضوع است. از اینرو، پژوهشگر در این تحقیق سعی میکند تا نتایج عینی از زمان
و موقعیت فعلی را بیان کند.
ب) تحلیلی:
به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم به صورت نظامواره انجام میشود. در واقع قلمرو این تحقیق شامل مطالعه و بررسی متون و کتابهای مرتبط با عنوان تحقیق است (خاکی، ۱۳۸۷: 50).
فرایند انجام تحقیق چنین است که شاخصهای فرهنگی شهر یزد از طریق مطالعه اسناد کتابخانهای نظیر اطلس فرهنگی و بومی یزد و مصاحبه با خبرگان شناسایی و استخراج میشود. در مرحله بعد، طبقهبندی شاخصها در الگوی سه لایهای (باور، ارزش و رفتار) انجام و سرانجام بعد از تحلیل هرکدام از شاخصها در دوران قبل و بعد از انقلاب، الگوی درختی شاخصهای فرهنگی شهر ارائه خواهد شد.
در این بخش از تحقیق تغییرات مهمترین شاخصهای فرهنگی شهر یزد در دوران قبل و بعد از انقلاب شناسایی و تحلیل میگردند.
شاخص دانش و سوادآموزی:
مردم یزد از زمان پهلوی اول، هرچند با فقر و کمبودهایی که میراث جنگ بیگانگان بر این مرزوبوم بود، دستو پنجه نرم میکردند، اما نسبت به دانش و سوادآموزی اهتمام وافری داشتند؛ به گونهای که حتی پیش از ایجاد مدارس جدید، مکتبخانهها و سپس حوزههای علمیه، مراکز عمده تعلیم و تربیت به شمار میآمد؛ از اینرو، به یزد، شهر دارالعلم گفته میشد. برای نمونه تعداد کل دانشآموزان شهر یزد در سال تحصیلی
46-1345، 19428 نفر بوده است.
آمار کل یزد و توابع 38161 نفر بود و با توجه به سرشماریهای همان سال، جمعیت یزد و توابع 95520 نفر بود که بدین ترتیب یک سوم جمعیت یزد، دانشآموز بودند؛ امّا در 1352 آمار دانشآموزان در دوره دبستان 8671 دختر و 10708 پسر و در دوره راهنمایی 2572 دختر و 4579 پسر و در دبیرستان 1650 دختر و 3412 پسر بوده است و کادر آموزشی 1020 نفر بودند که 587 نفر در دبستان، 148 نفر در راهنمایی و 258 نفر در دبیرستان به کار اشتغال داشتند و در اواخر حکومت پهلوی در یزد به ازای هر 29 نفر دانشآموز یک نفر کادر آموزشی وجود داشته است (عابدی اردکانی و محمّدحسن میرحسینی، 1387: 394-393).
در تحلیل شاخص دانش و سوادآموزی باید خاطرنشان کرد که نرخ باسوادی طی سالهای پس از انقلاب، سالانه رشد قابل توجّهی داشته است. همزمان با افزایش تعداد دانشآموز، تعداد آموزشگاه و تعداد کلاس نیز، البتّه با نرخ بالاتر، افزایش یافته که منجر به بهبود تراکم دانشآموز در کلاس گردیده است. طی این سالها، تعداد آموزشگاه حدوداً 2 برابر و تعداد کلاس نزدیک سه برابر رشد داشته است. آنچه طی این سالها مورد توجّه قرار گرفته، افزایش فضاهای آموزشی به غیر از کلاس بوده است. آمار ارائهشده نشان از رشد 5/3 برابری فضای آموزشی دارد. به عبارتی، در آموزشگاهها، فضای اداری قابل توجه، آزمایشگاه، کارگاه، کتابخانه و سالن مطالعه و کارگاه کامپیوتر به منظور افزایش کیفیت آموزشی در نظر گرفته شده است که پیش از انقلاب موردتوجه نبوده و یا کمتر وجود داشته است (حسینیپور، 1397: 53).
با توجه به گسترش دامنه سواد و دانشآموزی در مقاطع دبستان تا دبیرستان، جمعی از خیرین یزد تلاشها و اقدامهایی را برای ایجاد دانشگاه در یزد نمودند و حاضر بودند کلیه مخارج ساخت و ساز و تجهیزات آن را به صورت مجانی در اختیار دولت وقت بگذارند، امّا مسئولان آموزش عالی کشور با توجیه اینکه یزد ظرفیت و قابلیت داشتن دانشگاه را ندارد، از ایجاد دانشگاه در یزد طفره میرفتند. آرزوی داشتن دانشگاه تا سال 1354 در یزد، محقق نشد. در این سال دانشسرای عالی یزد، وابسته به دانشگاه تربیت معلم تهران، تأسیس شد که البتّه دانشسرای عالی دختران بارها منحل گردید (استانداری یزد، 1351: 111-109).
بنا به روایت آمار، در سال تحصیلی 58-1357 تنها 7 مرکز آموزش عالی با 924 نفر دانشجو در مقطع کاردانی و کارشناسی در استان فعّالیت داشتهاند. در حالی که تعداد این مراکز در سال تحصیلی 96-1395 به 61 واحد و تعداد دانشجویان آن به 81829 نفر رسیده است که به ترتیب 7/ 8 و 64 برابر افزایش یافتهاند. در سال 57 به ازای هر هزار نفر جمعیت استان، تعداد 2/4 نفر دانشجو وجود داشته که این نسبت در سال 95 به 71/9 نفر افزایش یافته است. شایان ذکر است در طی همین سالها دورههای کارشناسی ارشد و دکتری نیز در دانشگاههای استان دایر گردیده است .در حال حاضر دانشگاه یزد به عنوان دانشگاه مادر در استان، جزء 200 دانشگاه برتر دنیا از نگاه مؤسسه تایمز ردهبندی شده است و این نشاندهنده ظرفیت بسیار بالای شهر و استان یزد در حوزه علوم است (حسینیپور، 1397: 55).
در جدول شماره یک شاخصهای آموزش عالی یزد در طی سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۹۶ مقایسه شده است.
جدول 1: شاخصهای آموزش عالی در استان یزد*: ۱۳۵۷ و ۱۳۹۶
سال |
دانشجو (نفر) |
تعداد دانشجو به هزار نفر جمعیت |
تعداد هیئت علمی (نفر) |
نسبت هیئت علمی به صد نفر دانشجو |
تعداد مراکز آموزش عالی |
1357 |
924 |
4/2 |
34 |
6/3 |
7 |
1396 |
81829 |
9/71 |
1614 |
97/1 |
61 |
درصد رشد سالیانه |
2/12 |
9/8 |
4/10 |
5/1- |
7/5 |
* منبع: مرکز آمار ایران، سالنامه آماری استان یزد و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
با وجودی که یزد آثار باستانی و مساجد زیادی داشت و طبق قانون، وزارت فرهنگ و هنر و اداره مطبوع آن در یزد عهدهدار حفظ و مرمت آن بود، امّا در این امر کوتاهی زیادی شد. زیرا بدون مطالعه و برنامهریزی اکثر خیابانها را در میان بافت قدیمی شهر عبور دادند و این امر خسارت زیادی به میراث فرهنگی این سرزمین وارد کرد؛ از اینرو، با توجه به ضرورت ایجاد مؤسسات و ادارات جدید و رشد شهرنشینی در دهههای 1340 و 1350 بسیاری از ادارات دولتی و مدارس با ویران کردن آثار تاریخی شهر بر روی زمین آن ساخته شدند. این کار باعث ایجاد خسارت جبرانناپذیری بر پیکره بافت تاریخی شهر یزد شد ولی با تأکیدی که سازمان جهانی یونسکو بر حفظ میراث تاریخی هر شهر داشت، دولت متوجّه اهمیت موضوع شد و بر حفظ میراث تاریخی و فرهنگی یزد مبادرت نمود؛ در نتیجه اداره فرهنگ و هنر یزد موظف به بازسازی آثار تاریخی شهر یزد شد و در یک دهه تعدادی از آنها را مرمت کرد. برای نمونه میتوان به تکیه امیرچخماق در طی سالهای 51-1347، بقعه سیّد رکنالدّین سالهای 49-1347، مسجد جامع کبیر یزد در سالهای 51-1347، مسجد ریگ سال 1347، مسجد شاه ابوالقاسم سالهای 50-1349، بقعه شیخ احمد فهادان سالهای 51-1350 و باغ دولتآباد در سال 1351 اشاره کرد (حسینیپور، 1397: 127-126).
نکته قابلتوجه، این است که جمعی از فرهنگ دوستان یزد سالها پیش از اقدام دولت به احیاء و مرمّت آثار تاریخی و مساجد کهن همت گماشتند. چرا که، حکومت به علت سیاست ضدّ مذهبی که داشت، در پی از بین بردن تدریجی آثار مذهبی بود. برای نمونه مسجد ملاّ اسماعیل که در دوران پهلوی تبدیل به ویرانهای شده بود توسّط تعدادی از متدینین یزد بازسازی و مرمّت شد (عابدی اردکانی و میرحسینی، 1387: 398-297).
در حال حاضر، ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد، وجود جاذبههای متعدّد در حوزه گردشگری فرهنگی و تاریخی، طبیعتگردی، گردشگری سلامت و همچنین قرار داشتن استان یزد در مثلث گردشگری ایران (مسیر گردشگری سه شهر شیراز، یزد و اصفهان) موجب گردیده این شهر، مقصد اول گردشگران خارجی و اروپایی باشد؛ بهگونهای که استقبال از این شهر تا پنج برابر افزایش یافته و همین امر گردشگری را محور توسعۀ استان یزد قرار داده است. علاوه بر ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد، قنات زارچ، قنات حسنآباد، باغ دولتآباد و باغ پهلوانپور از آثار ثبت شده در فهرست آثار جهانی هستند. در کنار این موارد آثار بسیاری در فهرست آثار ثبت شده ملی نیز قرار دارند. داشتن عناوینی همچون شهر بادگیرها، دارالعباده، حسینیه ایران، شهر دوچرخهها، شهر شیرینی، شهر قنات، قنوت و قناعت و شهر آفتاب باعث شده گردشگران زیادی از سراسر دنیا و ایران، استان یزد را مقصد گردشگری خود قرار دهند. مجموعه این موارد، موجب گردیده است طی سالهای پس از انقلاب اسلامی تاکنون، اقدامات مثبتی در زمینه ایجاد اماکن پذیرایی و مجتمع خدمات رفاهی بین راهی و تأسیسات اقامتی در استان صورت گیرد. تعداد اتاق و تعداد تخت هتلها و مهمانسراهای استان طی سالهای 57 تا 96 به ترتیب 2/5 و 7/5 درصد رشد سالیانه داشته است؛ این در حالی است که تعداد اتاق و تخت مسافرخانهها که از استاندارد لازم برخوردار نبودهاند، با رشد بسیار کمتر به ترتیب 8/0 و 1% رشد داشتهاند. جدولها و نمودارهای زیر، میزان تغییر سهم تختهای هتلها و مسافرخانهها را بین سالهای 57 و 96 نشان میدهد.
همانطور که مشهود است در سال 1357، تنها حدود 43% از تختهای اقامتی استان یزد در هتلها و مهمانسراها بوده است، حالآنکه در سال 1396، این نسبت به بیش از 82% رسیده است که نشان از بهبود کیفیت ارائه خدمات اقامتی به گردشگران و همچنین ارتقاء سطح نیاز و خواست گردشگران دارد. نکته دیگر اینکه تعداد آثار تاریخی ثبت شده در سال 1357 فقط 40 مورد بوده است و اصلاً موزهای هم ثبت نشده بود (حسینی پور،1397: 25-23). در جدول شماره دو، تعداد اتاق و تخت هتل، مهمانسرا و مسافرخانهها و در جدول شماره سه، تعداد موزه و آثار تاریخی به ثبت رسیده یزد، در طی سالهای ۱۳۵7 و ۱۳۹۶ مقایسه شده است.
جدول2: تعداد اتاق و تخت هتل، مهمانسرا و مسافرخانههای یزد: ۱۳۵۷ و ۱۳۹۶
سال |
هتل و مهمانسرا |
مسافرخانه |
||||
تعداد |
تعداد اتاق |
تعداد تخت |
تعداد |
تعداد اتاق |
تعداد تخت |
|
1357 |
9 |
191 |
376 |
13 |
194 |
492 |
1396 |
51 |
1395 |
3328 |
19 |
265 |
728 |
درصد رشد سالیانه |
5/4 |
2/5 |
7/5 |
98/0 |
8/0 |
1 |
منبع: مرکز آمار ایران سالنامه آماری یزد.
جدول 3: تعداد موزه و آثار تاریخی به ثبت رسیده یزد: ۱۳۵۷ و ۱۳۹۶
سال |
آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده |
موزه |
1357 |
40 |
0 |
1396 |
1624 |
30 |
درصد رشد سالیانه |
10 |
- |
با پولی که اعضای هیئت حامیان مسجد جامع سالیانه میپرداختند، عالم بزرگ آن روزها سیّد علیمحمّد وزیری، بر روی خرابههای مسجد جامع، کتابخانهای دایر کرد. علاوه برآن، به توصیه ایشان محمّد هراتی که از متموّلان آن دوران بود، مخارج مخزن و سالن مطالعه آن را که بیش از 5/1 میلیون ریال بود، پرداخت نمود. مرحوم وزیری ابتدا 2100 جلد از کتابهای شخصی خود را به کتابخانه مزبور اهدا کرد و سپس اوقات خود را صرف تهیه کتاب کرد تا اینکه در سال 1348 کتابخانه مزبور، دارای 21267 جلد کتاب چاپی و 3300 جلد کتاب خطی شد و در همین سال این کتابخانه به آستان قدس رضوی مشهد واگذار گردید (عابدی اردکانی و میرحسینی، 1387: 400). مطلب مهم این که شخصی به نام محمّد شیروانی، همه کتب خطّی کتابخانه وزیری را در مجموعهای پنج جلدی با عنوان «فهرست نسخههای خطّی کتابخانه وزیری یزد» جمعآوری کرد که در سال ۱۳۵۰ شمسی انتشار یافت (کتابخانه وزیری یزد (1376). کتابداری و اطّلاعرسانی، ش۱).
از سال 1350، اداره فرهنگ و هنر یزد نسبت به احداث خانه فرهنگ، کتابخانه، تشکیل کلاسهای تئاتر، موسیقی، خط، نقاشی، مجسمهسازی و عکاسی اقداماتی صورت داد. خصوصاً در امر ایجاد کتابخانه قدمهای بلندی برداشته شد و چند نقطه شهر یزد را دارای کتابخانه کردند که معروفترین آنها کتابخانه شرفالدینعلی است. با کمی تأمّل در وضعیت کتابخانههای یزد در مییابیم که تا قبل از حرکت علما و بزرگان یزد در زمینه ایجاد مرکزی برای نشر علم و کتابخوانی، حرکتی از ناحیه وزارت فرهنگ آن روز انجام نمیشد. چرا که آنها از فرهنگ، فقط ظواهر غربی آن نظیر نحوه پوشش زنان و کلاه سر گذاشتن مردان را یاد گرفته بودند. در حال حاضر نسبت به سال 1357، تعداد کتابخانههای عمومی 8 برابر شده و تعداد نشریات و مطبوعات محلی از 3 عنوان به 123 عنوان رسیده است (حسینیپور، 1397: 7). چنانچه جدول شماره چهار این شاخص را به خوبی نشان داده است.
جدول 4: تعداد کتاب و کتابخانه، چاپخانه، کانونهای فرهنگی، مطبوعات و مدت تولید برنامههای محلی صداو سیمای یزد در طی سالهای بین ۱۳۵۷ و ۱۳۹۶
سال |
تعداد کتابخانههای عمومی |
نسبت تعداد کتابخانه عمومی به ۱۰۰ هزار نفر جمعیت |
تعداد کتب کتابخانههای عمومی (جلد) |
نسبت تعداد کتب کتابخانههای عمومی به 100 نفر جمعیت |
تعداد چاپ خانه |
تعداد کتابخانه کانون پرورش فکری |
تعداد مطبوعات محلی |
مدت تولید برنامههای محلی صدای جمهوری اسلامی (ساعت) |
مدت تولید برنامههای محلی سیمای جمهوری اسلامی (ساعت) |
1357 |
14 |
8/3 |
83017 |
4/22 |
9 |
1 |
3 |
0 |
0 |
1396 |
111 |
7/9 |
2094504 |
184 |
112 |
24 |
139 |
3678 |
1388 |
درصد رشد سالیانه |
45/5 |
- |
6/8 |
- |
7/6 |
5/8 |
10 |
- |
- |
تا قبل از دهه 1350 در شهر یزد تنها سه سینما وجود داشت که عبارت بودند از: سینما سهیل؛ روبروی کوچه برخوردار؛ جنب هتل سیروس، سینما مهتاب؛ در کنار میدان باغ ملی ـ که در آبان ماه ۱۳۵۷ همزمان با تسخیر ساواک یزد به آتش کشیده شد ـ و سینمایی که بعدها توسط شخصی به نام رضا صرّافزاده در صفائیه یزد، نزدیک هتل صفائیه برای اقشار ثروتمند یزد دایر گردید (روزنامه ناصر، 1341، ش381: 4).
نکته قابلتوجه این است که علما و روحانیون یزد نسبت به سینما و ترویج بیبند و باری حساس بودند و ایجاد آن و دیدن فیلم را جرم میدانستند؛ به نحوی که اگر یک مسلمان قصد دایر کردن سینما را داشت با او به مخالفت بر میخواستند. به همین دلیل ابتدا غیرمسلمانان به احداث سینما اقدام کردند (روزنامه اطلاعات، 17/6/1350).
در اوایل دهه 1350 به علت اشاعه فرهنگ غربی، روحانیون، دیگر قادر به محدود کردن سینما در یزد نبودند. در نتیجه در آن زمان دو سینمای دیگر یکی در غرب و دیگری در شرق یزد، بنا شد. در ارتباط با تئاتر باید گفت با توجه به فضای مذهبی حاکم در یزد تا قبل از دهه 1340، هنرهای نمایشی و اجرای تئاتر با توجه به اجتماع خانمهای بیحجاب و محتوای غیردینی آن، این گونه هنرها نتوانست پیشرفتی داشته باشد؛ ولی از دهه 1340 که اداره فرهنگ و هنر متولّی مسائل هنری یزد شده بود، اقداماتی انجام داد که به برخی از آنها در ادامه اشاره میشود:
ـ نقالی و شعرخوانی
ـ برگزاری شبشعر
ـ اجرای تعدادی نمایشنامه در سالنهای مختلف
ـ نمایش فیلم در خانه فرهنگ
ـ برگزاری تعدادی نمایشگاه در طی سالهای 48 تا 56.
(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، 1393: ج 1: 132-128)
دهه 13۵۰ را میتوان دههای تاریخی و منحصر به فرد در تاریخ سینمای یزد دانست. در این برهه از زمان مفاهیم و ارزشهای دینی و فرهنگی دگرگون گردید و تولیدات نیز متعاقب آن، در مسیری دیگر جریان یافت. تلاش برای فاصله گرفتن از کلیشههای رایج در فیلمسازی، زدودن نمودهایی که تعبیر به غیراخلاقی در فرهنگ اسلامی بودند و در نظر گرفتن شرایط آحاد جامعه و بهویژه فقر گسترده، فساد حکومتی، روشنگری تودهها و بهرهگیری از سینما بهعنوان ابزاری جهت بیان دغدغههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از مهمترین مؤلّفههای سینما در این دهه است (رضایی، ۱۳۸۹: 34-32). نکته مهم اینکه در انتهای سال 1357 تنها تعداد 3 سالن سینما در استان دایر بوده، اما این تعداد در سال 1396 به 15 سالن افزایش پیدا کرده است (حسینیپور، 1397: 49).
امید زندگی در کنار شاخصهای درآمد سرانه و سواد به عنوان شاخص توسعه تلقّی میشود. این شاخص، در بدو تولّد معرف متوسط سالهایی است که یک نوزاد زنده به دنیا آمده عمر خواهد کرد، به شرط اینکه احتمال مرگ او برای سالهای آینده زندگی مانند انسانهای زمان حال باشد. امید زندگی را میتوان برای هر سنی محاسبه کرد و مثلاً مشخص نمود که یک مرد 65 ساله به طور متوسط چند سال دیگر عمر خواهد کرد. البتّه به شرط اینکه الگوی احتمال مرگ او نیز در آینده مانند انسانهای 65 سال به بالای فعلی باشد. معمولاً امید زندگی را به تفکیک زن و مرد محاسبه میکنند (ملک افضلی و همکاران،1382: 35).
بیشتر خانوادههای یزدی، دارای فرزندان زیادی بودند و به طور متوسط میتوان گفت که هر خانواده حداقل چهار فرزند داشت. حال اگر زنی، پسر به دنیا میآورد، مورد محبت همسر و اطرافیان قرار میگرفت، ولی اگر دختر به دنیا میآورد، چهره آنها افروخته و ناراحت میشدند که چرا آن زن دختر زاییده است که ریشه در تعصبات آن روزها داشت. اصولاً نام اطفال پسر برگرفته از اسم ائمه اطهار علیهمالسلام بود و اسامی دختران نیز برگرفته از نام مادران یا همسران ائمه، مخصوصاً حضرت زهرا سلامالله علیها یا یکی از القاب ایشان از قبیل صدیقه، طاهره، راضیه و مرضیه بود. اسباب بازی برای بچههای پسر غیر از رورواَک که خراطها میتراشیدند و مانند چوگان یا چفته به گفته یزدیها رنگ میزدند چیز دیگری نبود؛ دختر بچهها نیز جز عروسکهایی که مادرشان از پارچه میدوخت، وسیلهای دیگر نداشتند که بازی کنند و سرگرم شوند (گلشن، 1384: 150-141).
نکتهای که در اینجا قبال تأمل است، اینکه نرخ مرگ و میر نوزادان و زنان در سال 1349، 191 در 1000 بوده است. یعنی از هر هزار تولد 191 مورد فوت میکردند. نرخ امید زندگی نیز در 58 تا 60 سال بوده است (ملکافضلی و همکاران،1382: 35). جدول شماره 5 نرخ امید زندگی مردم شهر یزد را در طی سالهای 1357 و 1396 مقایسه کرده است.
جدول 5: شاخص امید زندگی در شهر یزد
|
سال 1357 |
سال 1396 |
||
کشور |
یزد |
کشور |
یزد |
|
امید زندگی (سال) |
5/55 |
- |
9/75 |
6/79 |
منبع: دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
بررسی آمار و محاسبه شاخصهایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت ازدواج/ طلاق بهکل جمعیت (ازدواج/ طلاق نسبی) نشان داد که این آمار طی سالهای 1347 تا 1357 با نوساناتی روبهرو بوده است. این کاهش را نیز میتوان در پرتو توجه به شرایط ملتهب جامعه و درگیریها و جدالهای سیاسی در آن سال تفسیر کرد (پژوهشکده فرهنگپژوهی، ۱۳۹۸: 73).
نکته حائز اهمیت اینکه زنان و مردان یزدی در آن زمان نسبت به زندگی پایبندی بیشتری داشتند و با وجود انبوه مشکلات و نارساییها، فرهنگ طلاق در بین آنها امری مذموم و ناپسند شمرده میشد. به گونهای که تا چند سال پیش کمترین آمار طلاق مربوط به شهر یزد بوده است. در سالهای 1347 تا 1357 طلاق در عرف مردم یزد بسیار زشت و ناروا بود و کمتر همسران، حاضر به طلاق میشدند چنان که بالاترین تهدید مرد به همسرش این بود که «اگر فلان طور نکنی یا نشود، طلاقت میدهم» و هر زنی بود مسلماً با شوهر خود کنار میآمد (گلشن، 1384: 163).
با توجه به مطالعاتی که محقق در این زمینه داشته است، در توجیه پایین بودن نرخ طلاق در بین یزدیها باید گفت اصولاً زنان و مردان یزدی همیشه نمونه عفت، عصمت و متخصص در زندگی کردن، مقتصد و دوریکننده از اسراف و تبذیر شناخته شدهاند. در شهر یزد پسران باهوش، زحمتکش و کاسب و بیشتر تحصیلکرده بودند. همچنین دختران یزدی نمونه پاکی، عفت و اهل زندگی کردن بودند؛ از اینرو طلاق و جدایی کمتر بین آنها واقع میشد. هرچند در سالهای اخیر نرخ طلاق در یزد افزایش و نرخ ازدواج با روند کاهشی مواجه شده است که علت آنهم اغلب فقر، مشکلات اقتصادی یا عدم سازگاری
زوجین بوده است.
فردریک چاردز ریچاردز نویسنده انگلیسی در سفرنامه خود راجع به دین مردم یزد اینگونه مینویسد: «احساسات و تعهّدات مذهبی در شهر یزد بسیار عمیقتر و جدیتر از دیگر شهرهای ایران است» (چارلز ریچاردز،1390: 124). بیشتر مردم یزد مسلمان و شیعه دوازدهامامی هستند. همچنین گروه بزرگی از زرتشتیان ایران در یزد ساکن هستند. اقلیت کوچکی از یهودیان نیز ساکن این شهر هستند. در اطراف شهر یزد و همچنین داخل آن، زیارتگاههای مختلفی برای زرتشتیان به چشم میخورد که در هر ماه یا فصل، مراسمهای ویژه پیروان این دین در آنها برگزار میشود. از آن جمله میتوان به جشن سده اشاره کرد که یکی از مراسم معروف و عمومی زرتشتیان است و هر ساله در روز دهم بهمنماه، همزمان با مناطق دیگر ایران، در یزد برگزار میشود.
لازم است ذکر شود تا قبل از انقلاب ۲۲ بهمن 13۵۷ جمعیّت یهودیان یزد ۶۰۰۰ نفر تخمین زده میشد که ایشان دارای چند کنیسه و قصابی مخصوص و شهرکها و محلههای یهودینشین بودند. شغل اکثر مردان یهودی تجارت و همچنین پیشه زنان یهودی دستفروشی بود. چنان که اولین بانک استان یزد و جنوب شرق کشور در زمان قاجار به دست یک تاجر یهودی ساخته شده و اکنون در محله لب خندق (میدان خان) قرار دارد. یهودیان یزد تقریباً همگی بعد از انقلاب به کشور فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. همچنین اقلیت کوچکی از ارامنه هم در شهر یزد حضور دارند (سازمان میراث فرهنگی کشور، 1382: 73).
شهر یزد توسط خواجه نظام الملک طوسی در قرن پنجم هجری به دارالعباده معروف شده است. در سال 1350 هجری شمسی محمّدتقی فلسفی سخنران شهیر، به یزد لقب حسینیه ایران داد. وجود حسینیههای بزرگ و مجهز و همچنین سبک سینهزنی و نوحهخوانی خاص و نخلبرداری ظهر عاشورا و برپایی روضه سیّدالشهدا در طول سال دلیل این نامگذاری است (کاتب، 1375: 25). به طور کلی در شهر یزد، همانند دیگر مناطق ایران، جشنها و آیینهای فرهنگی به دو قالب زیر تقسیم میشود:
مجموعه مراسمهایی که تحتتأثیر رفتارها و کنشهای فرهنگ اسلامی و ملی انجام میگرفته، اعیاد ملی و مذهبی نظیر عید نوروز، عید سعید فطر، عید بزرگ غدیر خم، عید سعید مبعث و سالروز ولادت با سعادت پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) بهویژه نیمه شعبان؛ سالروز ولادت با سعادت منجی عالم حضرت امام مهدی موعود (عج) است که از دیرباز مورد اهتمام مردم یزد بوده است. هرچند در زمان حکومت ستمشاهی پهلوی خصوصاً در بازه زمانی 1347 تا 1357، تحتتأثیر فشارهای آن حکومت و در سایه اختناق برگزار میشده است. برای نمونه، آیتالله شهید صدوقی به مناسبت چهلم شهدای 19 دی شهر قم، با صدور اطلاعیهای در تاریخ 29/12/1356، نوروز 1357 را عزای عمومی اعلام کرد (سازمان میراث فرهنگی کشور، 1382: 86). این اطّلاعیه چنین شروع میشود:
سال نو با آه و ناله و فغان آغاز میشود. سال نو با اشک یتیمان پدر از دستداده آغاز میشود. سال نو با ناراحتی شدید مادران و پدران عزیز خود را از دستداده و غلطان در خون مشاهده نمودهاند، شروع میشود. لذا مناسب است که عموم برادران مسلمان از برگزاری مراسم نوروز خودداری فرموده و به سوگ و ماتم شهیدان بنشینند (صدوقی،1362: 33). در ادامه باید گفت مراسم مربوط به جشنها و اعیاد زرتشتیان از زمانهای گذشته دارای جذابیت خاصی بوده است. برای نمونه، مراسم عروسی و همسرگزینی طی مراحلی صورت میگرفته است. خواستگاری، وکیل پرسان، گواهگیران، عروسکشان و پاتختی از جمله این مراحل بوده است که در زمان کنونی نیز این رسومات پابرجاست.
مراسم نخلبرداری که از قدیمالایام در یزد مرسوم بوده است، جذابیت خاصی داشته و یکی از آن نخلها در کنار میدان امیرچخماق از زمانهای گشته هنوز وجود دارد.
در رابطه با نخل باید خاطرنشان کرد که بهعنوان تابوت سومین امام، یعنی امام حسین(ع) شناخته شده است و توسط مردم عزادار مانند کشتی به حرکت در میآمده و سه دور گرد میدان میچرخاندند و آنگاه آرام آرام به درون آشیانه خود باز میگرداندند که البته همراه با چنین مراسمی، روضهخوانی، سینهزنی و عزاداری انجام میشده است که بهحق میتوان مراسمهای ماه محرم و صفر در یزد را نقطه عطف مبارزات مردمی این شهر علیه حکومت فاسد و ظالم پهلوی دانست. به گونهای که هرچند در سال 1357 برگزاری مجالس عزاداری سیدالشّهدا منوط به کسب اجازه از شهربانی و کلانتریها شده بود، ولی مردم یزد تحت رهبری روحانیون و در رأس آن آیتالله شهید صدوقی، مبارزه خود را در قالب برپایی مراسم عزاداری و سوگواری حضرت امام حسین(ع) با رژیم منحوس پهلوی شروع کردند (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1376: 461).
اولین تبلور و تجلی این مبارزه که در عین سادگی و صراحت رژیم را بسیار هراسان و نگران کرد، طرح شعارهای ارزشی، مذهبی و سیاسی به شکل جدید بود. در واقع مردم مبارز یزد با الهام از فرموده امام (ره) و مقتدایشان امام حسین(ع) همصدا با سایر هموطنان به مناسبت عاشورا به مدت یک هفته ضمن عزاداری، شبها بر بالای بامها رفته و با شعارهای سیاسی و بانگ اللهاکبر به شکل تازهای با فرهنگ پهلوی و ستمشاهی مبارزه میکردند (عابدیاردکانی و میرحسینی، 1387: 216).
مردم شهر یزد با توجه به اینکه از پیشینه قوی فرهنگی، مذهبی و ملی برخوردار هستند، با وجود شرایط سخت و ناسازگار در سالهای 1347 تا 1357 و منع عزاداریها و سخنرانیهای عمومی توسط رژیم ستمشاهی پهلوی، توانستهاند این دستاورد را حفظ کرده و از نسلی به نسل دیگر انتقال دهند. واضحترین نمود این ارزشهای فرهنگی را میتوان در معماری یزدیها مشاهده کرد و دلیل آن نیز این بوده که مردمان این دیار چنان درگیر مدیریت فضای طبیعی خود بودهاند که ذوق زیباییشناسی و گرایشهای هنری خود را عمدتاً در بناها منعکس میکردند. از اینرو، این دیار و مردمان آن به دارالعباده و تدیّن معروف گشتهاند. به نحوی که در حال حاضر یکی از شاخصهای تطوّر فرهنگی آن سامان حفظ و گسترش کمی و کیفی همین پیشینه است؛ در نتیجه، عقاید مذهبی مردم یزد سبب شده بود تا مشکلات اخلاقی در این شهر به ندرت مشاهده شود.
یکی از شاخصهای ارزشی و فرهنگی مردم یزد سختکوشی آنها است. مقام معظّم رهبری در رابطه با این شاخص میفرماید:
«در میدان صنعت خوبید، در میدان کشاورزی هم با وجود خشکی طبیعی این منطقه و این اقلیم، خوبید. یک یزدی چشمه آبی اگر در گوشهای پیدا میکند که ساعتی به قدر یک سطل کوچک از آن آب میآید، همین آب را قدردانی میکند، هدایت میکند؛ با او یک کشتزار را، یک مزرعه را، یک باغ را به وجود میآورد و از برکات آن، خود و دیگران را برخوردار میکند. اینها خیلی قیمت دارد؛ سختکوشی. پنجاه سال قبل من در عراق باغستانهایی را دیدم بین کربلا و نجف؛ همهی مردم عراق ـ آنهایی که ما دیدیم - میدانستند اینها کار یزدیهاست. گفتند یزدیها از ایران آمدهاند این باغستانهای بین کربلا و نجف را در آن منطقهای که کار و تلاش خیلی معنی ندارد، انجام دادند. هرجا در سرتاسر کشور رفتند، این سختکوشی خودش را نشان داده است؛ سختکوشی همراه با قناعت» (بیانات در اجتماع یزدیها، 12/10/1386). البته ناگفته نماند مردمان این دیار به دلیل اینکه شرایط کشاورزی در کویر مهیا نبوده، خیلی زودتر جامعه صنعتی را تجربه کردهاند و در صنعت نیز کوشا بودهاند.
وجود قناتهایی همچون قنات زارچ که در برهههای زمانی حساس و بحرانی که یزد مورد محاصره بیگانگان واقع میشده، آب شرب مردم یزد را تأمین میکرده است. قنات عزآباد در شش کیلومتری یزد، قنات آبشور، قنات آبشاهی در محله نعیمآباد و دیگر قناتها که عمق بعضی از آنها به بیش از 90 متر میرسید و نیز وجود آب انبارهایی با 40 تا 50 پلّه مثل آب انبار امیرچخماق و آب انبار پشت مسجد جامع به نام آب انبار جِنُّک، گویای سختکوشی و همّت بلند مردم یزد در چگونگی دستیابی به آب و آبادانی هستند. یکی از ابعاد بسیار وسیع و متنوّع در تاریخ و فرهنگ شهر یزد، صنایعدستی و هنرهایی است که حکایتگر فرهنگ و تمدنی است که سالیان دراز با مرد و زن این دیار همراه شده است و نشانههایی از ذوق و زیبایی، اندیشه و خلاقیت، ظرافت و دقّت و در نهایت ریشههایی در باورها و ارزشهای سازندگان آن دارد (رمضانخانی، 1395: 249). برخی از این هنرها عبارتاند از: ترمهبافی، دستمال بافی، زرگری، شیرینیپزی، بافت قالی، کاشی سازی که متأسفانه در زمان قبل از انقلاب به آنها توجه چندانی نمیشد و مورد بیمهری مسئولان وقت قرار میگرفت. چنانچه اوج این بیتوجهی را میتوان در بازه زمانی 1340 تا 1357 مشاهده کرد؛ به این دلیل که این هنرها و فعالیتها حکایت از یک عرق مذهبی و فرهنگی
داشت و رژیم ستمشاهی و ضدّ فرهنگی پهلوی خواهان شکوفایی این فرهنگ نبود.
هرچند مردم دیار یزد همواره به سختکوشی و همت بلند معروف و شهره عام و خاص بودهاند، ولی در دهه قبل از انقلاب، شاهد نوعی رکود در صنعت، هنر و حتی کشاورزی شهر یزد هستیم که علت اساسی آن تبدیل نهتنها استان یزد بلکه کلّ ایران به بازار کالاهای بنجل وارداتی غرب و عدم توجه به زیرساختهای اقتصادی خودکفا در کشور بوده است. در آن زمان دستگاه حاکم در تبدیل 800 هزار کشاورز ایران به خردهمالکان بیزمین، وارد کردن کالاهای غربی به ایران با اصلاحات ارضی و سایر سیاستهای اقتصادی غربی در کشور و همچنین تبدیل ایران از کشور صادرکننده گندم به یکی از بزرگترین وارد کنندههای گندم در جهان، از هیچ تلاشی دریغ نکرد. همچنین امروزه گرچه شهر یزد به صنعتی بودن و شهر صنعتی معروف است، اما باید بدانیم که در زمان قبل از انقلاب اسلامی در سال 1357 فقط کارخانه یزدباف (سهامی عام) در سال ۱۳۳۵ در شهر تاریخی یزد در زمینی به مساحت ۱۲۰هزار مترمربع برای ایجاد کارخانه ریسندگی، بافندگی، چاپ و تکمیل انواع پارچههای پنبهای تأسیس گردیده بود و دیگر خبری از صنایع بزرگی نظیر فولاد آلیاژی و کاشی، سرامیک نبود.
مردم شهر یزد از گذشتههای دور، اطمینان و اعتماد دیگران را در روابط اجتماعی و اقتصادی با درستکاری، امانتداری، خوشقولی و انجام تعهدات جلب کردهاند. آنها باور داشتند که اساس هر نوع داد و ستد، اعتماد و اطمینان است؛ زیرا اعتماد و اطمینان باعث آرامش و پذیرش بیشتر و سرعت، سهولت و وسعت مبادلات، معاملات و مراودات میشود. به همین دلیل، اعتمادسازی و اطمینانبخشی را مصالح اصلی زندگی و کسب و کار میدانستند و در استفاده از این مصالح ارزنده و سازنده بسیار جدی و پایبند بودند. شاید تجربه بسیاری از مردم در برخورد و معامله کردن با یزدیها گواه این نکته باشد که یزدی بهطور ناخودآگاه مورد اعتماد دیگران قرار میگیرد. اعتماد و اطمینان حاصل استمرار رفتار درست است که باعث نوعی امتیاز و برتری میشود. گرچه اغلب یزدیها و بهویژه کاسبکاران و مدیران سعی دارند اعتماد و اطمینان به یزدی حفظ شود، اما بعضی از یزدیها و کسانی که قدر و ارزش «اعتماد و اطمینان و اعتبار» را درک نکردهاند با نادیده گرفتن یا نا آگاهی از عوامل و عناصری که باعث اطمینانبخشی و اعتمادسازی میشوند، نگرانیهایی را بهوجود آورده و جایگاه و منزلت یزدی در ذهن مخاطبان را تحت تأثیر قرار دادهاند. قابل اطمینان بودن در کسب و کار و کاسبکاری یزدی یک مزیّت ویژه و مؤثر به شمار میرود (جوادیانزاده، ۱۳۹۴).
این وصف در بازه زمانی 1357- 1347 در مردم شهر یزد باعث توجه بسیاری از علما و بزرگان دین مثل حضرت امام راحل انقلاب به این شهر شد به گونهای که به شهید محراب آیتالله صدوقی مأموریت دادند تا علم مبارزه بر رژیم ستمشاهی را در این شهر برافراشته سازد و علیه ظلم و بیداد دستگاه ظالم پهلوی قیام نماید.
در نتیجه، شهر یزد به خاطر سابقه درخشان و خوشنامی که از خود داشت بهعنوان یکی از کانونها و پایگاههای مبارزه و انقلاب اسلامی شناخته شد و بهتبع آن اعتماد بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب نمود.
خوشنامی و مورد اعتماد بودن نسبی یزدیها در ایران را میتوان نشان از وجود یک پتانسیل فرهنگی قابلتوجه در یزد دانست که در صورت بازشناسی و پالایش قادر خواهد بود تا بهعنوان یکی از پایههای تحقق توسعه پایدار و اقتصاد درونزا و تابآور در کشور به حساب آید. به بیان دیگر، قابل اعتماد بودن و حسن شهرت یزدیها به درستکاری، بنیان و زمینه خوبی برای برنامهریزی فرهنگی، توسعه صنعت مالی، اقتصادی و گسترش نهادهای مالی مختلف در یزد است.
الگوی شاخصهای تطور فرهنگی شهر یزد در بازه زمانی 1347-1357 میتواند در قالب درختی ترسیم شود که دارای ریشه، ساقه اصلی و شاخ و برگها است. ریشه این درخت دربر گیرنده مؤلّفههایی نظیر دین و مذهب، ادبیات و ذوق هنری و بزرگان و علمای این شهر است. ساقه این درخت ارزشهای قراردادی هستند که در حکم خطمشیها، فلسفه، نهادها و مفاهیم اساسی تطوّر فرهنگی شهر یزد است. برگها و شاخههای درخت که نمادهای قابلمشاهده و جلوههای بیرونی فرهنگ هستند، دربر گیرنده رفتارها، گرایشها و صفات مردم یزد است.
با توجه به شکل بالا، شاخصهای به دست آمده از قسمتهای قبل را میتوان چنین دستهبندی کرد:
ریشههای تطوّر فرهنگی در یزد عبارتاند از:
ـ تدیّن و دینداری مردم دارالعباده
ـ انقلابیگری و مبارزه مردم یزد
ـ مساجد و آثار تاریخی شهر بادگیرها
ساقههای تطوّر فرهنگی در یزد عبارتاند از:
ـ اهتمام به دانش و سوادآموزی
ـ سرانه کتاب و کتابخوانی
ـ اقبال مردم به سینما و تئاتر
ـ رویکرد و توجّه مردم به رسانههای دیداری و شنیداری
ـ اقبال نسل جوان و فرهیخته به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
برگهای درخت تطوّر فرهنگی شهر یزد عبارتاند از:
ـ نرخ امید زندگی
ـ نرخ ازدواج و طلاق
ـ میزان مصرف و قناعت
ـ سختکوشی و پرکاری
ـ صبر و بردباری در برابر مشکلات
ـ اعتماد و خوشنامی